به نام خدا
از پاسخ هاي زيباي شما خوبان نهايت تشكر را دارم.
نتيجه گيري كلي از نظرات را اين گونه مي نويسم:
همان طور كه يكي از خوبان فرمودند بايد جواب سوالاتمان را در قران عزيز بيابيم.
اما در رابطه با علت وجود اين احساس در انسان
خوبان به اسايش انسان وبقاي نسل اشاره كرده اند .
البته هيچ كار خداوند بي حكمت نيست و تمام حكمت هايش را او مي داند.
گفته شد ما براي اين خلق شده ايم كه به تكامل برسيم، يه مسيري رو طي كنيم
و به خدا برسيم،براي اين كه ازمايش بشيم،براي عبادت وبندگي خدا ودر يك كلام
برای،براي او بودن.
عشق حقيقت دارد اما هر كس تعبيري از ان مي كند.
1. دسته اي محبت هاي را مي پسندند كه انان را به خدا برساند.
2. دسته اي همان عشق ميان دو غير هم جنس را مي پسندند.
3. دسته اي محبت هاي ميان دو غير هم جنس را هوس يا عادت مي دانند.
انان معتقدند دل بايد بلاخره عاشق باشد،اگر خالي بماند انوقت عاشق مي شويم.
هر كدام از اين سه دسته حق دارند اين گونه بگويند.
دسته دوم در رنج وعذاب فراق مي سوزند و مي پندارند كه بايد به اين عشق بها
بدهند.
اما هنگامي كه از اين عشق به خدا رسيدند به دسته اول مي پيوندند.
انان حالا مرحله اي را تجربه كرده ونظر دسته اول را مي پذيرند.
دسته سوم كه مي گويند اين عشق هوا وهوس یا دروغین است اينگونه دليل مي اورند :
دلي كه مجذوبي ندارد با ديدن محبت هاي ديگري يا نگاه ديگري به او دل مي بندد
وهر روز اين عشق را مستحكم تر مي بيند.پس چون محبوبي نداشته هوس و عادت
با عشق قاطي مي شود.
در قسمت نظرات حديثي از امام صادق (عليه السلام) نقل شده است كه اين مهم را
بيان ميدارد.
از امام صادق(ع) پرسيدند:عشق چيست؟
امام فرمودند:
وقتي دلي از محبت خدا خالي شد عشق هاي مجازي در دل او ريخته مي شود.
این که کسی به عشق های زمینی دچار شود کاملا طبیعی و فطری است،
پس نباید بیش از حد به ان بها داد.
پس ما
يا بايد دل هامان را پر كنيم،يا دل هامان خودشان پر مي شوند.
ما
يا بايد دل هامان را دنبال خود راه بيندازيم،يا دل هامان ما را به سوي خود مي كشند.
:: بازدید از این مطلب : 387
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0